خدا کند تو بیایی
بنام خدا
انگار تخم صبر بودیم که در خاک انتظار تاب می آوردیم تا در هرم خورشید تو به بال و پر بنشینیم.
سنگینی بار انتظار بر پشت ما ، سنگینی یک سال و دو سال نیست سنگینی یک قرن و دو قرن نیست. حتی از زمان تودیع یازدهمین خورشید نیست .
تاریخ انتظار و شکیبایی ما به آن ظلم که در عاشورا بر ما رفته است بر می گردد، از آن زمان تا کنون ما به آب حیات انتظار زنده ایم ، انتظار ظهور منتقم خون حسین علیه السلام .
تاریخ استقامت ما از آن زمان هم دورتر می رود، از عاشورا می گذرد و به بعثت وپیامبر اکرم می رسد.
هم او در مقابل همه جهل و ظلم و کفر و شرک و عناد و فسادی که جهان آن زمان را پوشانده بود وعده می فرماید که کسی خواهد آمد .
نامش نام من ، کنیه اش کنیه من ،لقبش لقب من، دوازدهمین وصی من خواهد بود و جهان را از توحید و عدل و عشق و داد پر خواهد فرمود.
اما تاریخ صبر و انتظار ما را به دورترها بر می گردد، به مظلومیت و تنهایی عیسی ، به غربت موسی ، به استقامت نوح و از همه اینها گذر می کند تا به مظلومیت هابیل می رسد.
انتظار و بردباری ما را وسعتی است از هابیل تاکنون و تا برخاستن فریاد بلند جبرئیل در تمام زمین و آسمان و آوردن مژده ظهور امام زمان .
آری و در آن زمان هستی حیات خواهد یافت ، عشق پر و بال خواهد گشود و در رگهای خشکیده علم ، خون تازه خواهد دوید.
پشت هیولای ظلم و جهل با خاک ،
انس جاودان خواهد گرفت،
شیطان خلع سلاح خواهد شد،
انسان بر مرکب رشد خواهد نشست و عروج را زمزمه خواهد کرد.
- ۰۰/۰۷/۲۳