مداد

در اینجا انصاف هست...

مداد

در اینجا انصاف هست...

راه ذوالقرنین 26 زمان گمشده

چهارشنبه, ۸ دی ۱۴۰۰، ۰۲:۴۱ ب.ظ

زمان گمشده

من در قایق، فرصت خوبی پیدا کردم؛ فروزان را تنها دیدم به او گفتم: درباره‌ی همه چیز گفتید؛ فقط نگفتید چگونه ثابت می‌شود که کوه سرتنگه، همان سد ذوالقرنین است؟

فروزان گفت: به چند دلیل، من یکی را بگویم، جواب همه را می‌دهد. سدی که ذوالقرنین، درست کرد هر جای دنیا بود، قوم یاجوج و ماجوج، بعد از سال‌ها با مهاجرت سد را دور می‌زدند و دوباره به مردم ظلم می‌کردند. فقط این تنگه‌ی برینگ است که راه خاکی نداشتند و آن‌ها زندانی می‌شدند. در این زمان، صدای ناخدا را شنیدیم که گفت: از این‌جا به بعد، یک روز عقب هستیم.

من گفتم: چگونه؟

صاحب قایق گفت: «طول جغرافیای 180 خط بین‌المللی زمانی ناحیه‌ی آمریکا. اگر (یک شنبه 10 صبح) باشد ناحیه‌ی آسیایی، دوشنبه 10 صبح است، با عبور از خط بین‌المللی زمانی، روز و تاریخ عوض می‌شود. در حقیقت، طلوع خورشید که از شرق آسیا، شروع می‌شود روز جدید است و آخر آمریکا، هنوز یک روز، عقب است تا خورشید به آن برسد. برای همین، در آلاسکا و کانادا، یک روز نسبت به آسیا عقب‌اند و تمام کارهای اداری آن‌ها، یک روز نسبت به آسیا، عقب هستند[1]

این مطلب را که گفتم، بعد از برگشتن به ایران در باره اش تحقیق کردم. نه من و نه دوستانم، از صحبت صاحب قایق، چیزی نفهمیدیم. خلاصه، صاحب قایق نور افکن را خاموش کرد و به ما، لباس ماهی‌گیری داد و گفت: اگر آمریکای‌ها، ما را گرفتند، هیچ حرف نمی‌زنید. آرام با هم صحبت می‌کردیم؛ به دوستانم گفتم: یک روز، عقبیم؛ ولی خودمانیم، انسان‌ها همه کار کردند؛ ولی جوابی برای زمان، پیدا نکردند. رضایی به فروزان، تعارف کرد که او جواب بدهد؛ ولی فروزان قبول نکرد.

سپس رضایی، شروع به صحبت کرد و گفت: ما در اسلام، دو تاریخ داریم؛ شمسی و قمری. خدا و فرشتگان و مومنان، با تاریخ قمری حساب این دنیا را می‌کنند. دلیل آن هم، اصحاب کهف‌اند که 300 سال شمسی خواب بودند؛ ولی خدا در قرآن، 309 سال با حساب قمری، در قرآن فرموده. پس معلوم می‌شود حساب این دنیا، با تاریخ قمری محاسبه می‌شود؛ اما با این موضوع، چه چیزی را می‌خواهم ثابت کنم؟ این مطلب را می‌خواهم بگویم که، هر ماه قمری بعضی وقت‌ها 29 یا 28 روز می‌شود و سالی تقریبا 10 روز از سال شمسی، کم‌تر هستیم و چون مبنا، تاریخ قمری است پس ما هر سال 10روز از عمرمان، را بدون آن که استفاده کنیم از بین می‌رود و هر 300 سال، ما و دنیای اطرافمان 9 سال بیشتر پیر می‌شویم. از خلقت خورشید و ماه، قرن‌ها می‌گذرد؛ چه‌قدر دنیا از زمان واقعی اش، کوچک‌تر و فشرده‌ترشده است. زمانی که ما در آن زندگی می‌کنیم، شبیه قیفی بزرگ است که آب، در بالا آرام می‌چرخد؛ ولی هر چه به پایان قیف برسیم، سرعت آب زیادتر و دایره‌ی چرخش آن، بیش‌تر می‌شود و ما بعد از قرن‌ها، در حقیقت آخر قیف زمان هستیم و این فشردگی زمان، قابل لمس نیست. باید مثل درخت بیرون اتوبوس باشد که با نگاه کردن به آن، سرعت خود را درک می کنیم و این از نشانه‌های آخرالزمان است و شاید، قیامت نزدیک باشد.

فروزان گفت: انسان احساس می‌کند، نسبت به سال‌های گذشته، کارها زیاد شده؛ ولی زمان کم‌تر شده با آن که تلفن و رایانه و ماشین، به کمک انسان آمده، ولی باز هم، از زندگی عقب می‌مانیم. همین‌طور در افکارمان، غرق بودیم، که من ناخدا را دیدم دارد به طرفمان می‌آید. به دوستانم گفتم: در این تاریکی، ما نمی‌دانیم کجا هستیم؛ ولی ناخدا به آرامی گفت: نزدیک سرزمین آلاسکا کشور آمریکا هستیم.

 

[1]. فرهنگ جغرافیایی، نویسنده: دیک بیتمن؛ مترجمان: بهمنی و شایان

  • صالح کعبی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی