مداد

در اینجا انصاف هست...

مداد

در اینجا انصاف هست...

۲۴
دی

بنام خدا 

۷ اوکتبر

 

به وسیله فلسطین زلزله هفت ریشتری پایه‌های رژیم صهیونیستی را به لرزه درآورد و چهارمین ارتش آماده جهان را به مسخره گرفت و مخوف‌ترین سرویس‌های جاسوسی موساد را دور زد و به جهانیان نشان داد که این ببر کاغذی ۷۰ سال با تبلیغات به مردم جهان دروغ گفته بود و به یک آدم کوری می‌ماند که حتی اتفاقات کشور خودش را هم اطلاع ندارد، چه برسد به کشورهای دیگر جهان!

 اما این رژیمی که ده‌ها سال خود را به عنوان رژیمی معرفی می‌کرد که در منطقه بالاترین دموکراسی را دارد وقتی میدان نبرد را بر خود تنگ می‌بیند دموکراسی را زیر پا می‌گذارد و قانون جنگل را مثل حیوانات درنده نشان می‌دهد و در حقیقت گرگی بوده‌اند که پشت لباس دموکراسی و قانون مداری، خود را قایم کرده بودند این نقاب بعد از ۷۰ سال افتاد و صورت کریه و زشت خود و دوستانش را نشان داد و تمام جهان، این جادوگران را شناختند.

 دیگر آن پرده باغ بهشت که جلوی نگاه و تفکر مردم بود افتاده و مردم دیدن و دارند می‌بینند، انگار در مردابی دارند زندگی می‌کنند و گویا که در جنگلی سوخته‌ای دارند دنبال سعادت می‌گردند.

درحالی که فراعنه و جادوگران و قوم لوط دارند دنیا را می‌گردانند، ما باید دنبال فریاد رسی باشیم قبل از اینکه این آتش همه ما را بسوزاند.

 

 اللهم عجل لولیک الفرج

 یابن الزهرا

  • صالح کعبی
۲۲
آذر

بنام خدا

صدای مظلومیت

آیا صدای سیلی محکمی را شنیده ای که صورت دختر پیامبر را کبود کرد،

و شاید صدای لولای در را شنیده ای که محکم جیغ می کشید،

و شاید در آن هیاهوی اسیر کردن علی علیه السلام 

ناله از درد شکستن استخوان پهلو را شنیده ای 

آیا در آن شلوغی ، 

صدای دو دختر گریان ، بر دامن مادرشان را شنیدی؟

بله ما بعداز هزارو چهارصدسال داریم صدای مظلومیت را می شنویم

بانو وقتی به هوش آمد فهمید هنوز همسرش را آزاد نکرده اند و فرزندش محسن را سقط کرده و خودش هم زخمی هست

می خواست به کمک همسرش برود، اما دید نمی تواند،

رو بطرف قبله نشست و ظلمی که به او و همسرش شده با خدای کعبه درد دل کرد و بر ظالمین اهل بیت پیامبر لعنت و نفرین کرد ،

امام علی علیه السلام از اسیر شدنش واهمه نداشت بلکه از نفرین فاطمه الزهرا علیه السلام می ترسید ، رسول خدا فرموده بود خدا با خوشحالی فاطمه خوشحال می شود و با ناراحتیش غضبناک می گردد،

امیرالمومنین علی علیه السلام با چشم برزخیش فهمید بلا دارد می آید ، 

زود در همان مجلس با دستان بسته و طناب در گردن به حضرت سلمان فارسی گفت برادرم سلمان ، زود خود را به دختر پیامبر برسان و بگو به جان علی ، برای اسلام صبر پیشه کن و کسی را نفرین نکن که خودشان و دودمانشان را خاکستر می کنی،

ما منتظر روزی هستیم که فرزند فاطمه بیاید و در رکابش انتقام ظلمی که به اهل بیت شده بگیریم و اگر نبودیم ما را از قبرمان بیرون بیاور ، کفن پوش و شمشیر در دست آماده جنگ خواهی دید ،

روز قیامت خدا در مقابل صبر و دفاعی که فاطمه علیه السلام برای امام علی و اسلام انجام داد شفاعت گنهکاران را به او می دهد که هر کسی را بخواهد به بهشت بفرستد آنچنان بخششی فاطمه انجام می دهد که حتی شیطان تمع برمیدارد که فاطمه الزهرا او را با گنهکارها می بخشد 

پروردگار بخشنده و مهربان به پاس صبر فاطمه ، در دین، 

فرموده اند: هر شخصی ، کمترین محبتی ، به فاطمه و فرزندانش داشت باشد بخشیده می شود ،

 حالا اگر نذری برای محرم داده باشد یا عبا و چادر مثل فاطمه پوشیده باشد دل خدا را بخاطرفاطمه(ع) بدست می آورد حسابش کمتر می شود

 خدا کار به اعمال ندارد بلکه به نیتها کار دارد والسلام

  • صالح کعبی
۰۳
آبان

بنام خدا

کربلای  مردم غزه

یا اباعبدالله من در کربلایت نبودم اما در غزه دوباره با چشم خود پرپر شدن علی اصغرات را دیدم 

ترس و وحشت بچه‌ها را دیدم، یتیم شدن کودکانت را در بغل مادران دیدم، شهید شدن فرزندان که هنوز متولد نشدن را با چشم  دیدم 

زیر آوارها سنگ حبیب بن مظاهرت را دیدم که با خون ، ریش سفیدش را رنگ کرده بود و تا آخرین لحظه نوه‌هایش را در بغل گرفته بود

 یا اباعبدالله علی اکبر جوانت را دیدم که چگونه با اشتیاق به سرزمین دشمن حمله می‌کند و ترس از مرگ ندارد

 تشنگی و مظلومیت تو را در محاصره غزه دیدم به راستی که کل ارضن کربلا  و کل یومن عاشورا هست 

آه  ... سیاه لشکر اعراب را دیدم مردم غزه را دوست دارند اما کاری نمی‌کنند و لشکر کفر را دیدم شقاوت را به آخرین حد خود رسانده بود و با ظلم ،  باطل را جای  حق نشان  مردم داد و لباس  حق را روی باطل پوشید

فقط غزه صدای زینب علیه السلام می‌خواهد که مظلومیت غزه را حیدری فریاد بکشد و هر کدام از ما فریاد حنجره  مظلوم کربلای غزه باشیم،،،،،،ه

  • صالح کعبی
۲۲
مهر

بنام خدا

⭕️ «طوفان الاقصی» به چه قیمتی!؟

 

🖌علی نادری

 

⁉️ آیا حماس تبعات حمله خود به اسرائیل را نمی‌دانست؟ پس چرا حمله کرد؟

 

🔹چرا جمهوری اسلامی، با جلو انداختن حماس، مردم غزه را قربانی اهداف منطقه‌ای خود کرده؟ اصلا چه دلیلی دارد از عملیات حماس دفاع کنیم؟ به نظرم اینها سؤالات مهم این روزهاست.

 

🔸اگر بخواهیم برای این سؤالات پاسخی بیابیم، به نظرم این گفتگوی چالشی کریستن امانپور در CNN با «حسام زملط»، سفیر دولت خودگردان فلسطین یکی از بهترین‌هاست.

 

🔹«حسام زملط» فتحاوی است. از چهره‌های بسیار نزدیک به محمود عباس، جنبش فتح و دولت خودگردان فلسطین. شیوه فتح با شیوه گروه‌هایی مثل حماس حزب‌الله لبنان و جهاد اسلامی، برای مقابله و یا تعامل با اسرائیل خیلی متفاوت است.

 

🔸فتح سال ۱۹۹۳ و بعد از قرارداد اسلو، سلاح را زمین گذاشت و به این راضی شد که نه ۴۷درصد زمین‌های سرزمین خودش بر اساس بیانیه ۱۹۴۷ را که حتی ۲۲درصد زمین‌های فلسطین بر اساس توافق ۱۹۶۷ را هم که شده با مذاکره در اختیار بگیرد و به همزیستی مسالمت آمیز با اسرائیل تن بدهد.

 

🔹در اسلو پای این برگه را هم امضا کرد و قرار شد کرانه باختری، باریکه غزه ‌و قدس شرقی را در اختیار بگیرد و از دعوا کنار بکشید. اینها خیلی فرق داشتند با حماس و جهاد و حزب اللهی که اساسا موجودیت اسرائیل را نامشروع می‌دانستند و می‌گفتند کل سرزمین فلسطین برای ماست و باید با این اشغالگر جنگید و زمین را آزاد کرد.

 

🔸طبیعتا این ایده، یعنی گفتگو و کنار آمدن، پشتیبانانی در منطقه هم داشت. از مصر انورسادات به بعد گرفته تا عربستان سعودی و اردن و بلوک کشورهای همراه با سعودی.

نتیجه‌اش هم این بود که هر بار گروه‌های مقاومت وارد درگیری نظامی با اسرائیل می‌شدند، این گروه و همراهانش در منطقه یا کنار می‌کشیدند و در مقابل جنایات سکوت می‌کردند، یا حتی چراغ خاموش، با اسرائیل هم جهت می‌شدند تا این برهم زنندگان صلح را هر طور که شده گوشمالی بدهد.

 

🔹نمونه‌اش رفتار این بلوک‌سیاسی در جنگ ۳۳ روزه با حزب الله و در جنگ ۲۲ روزه با حماس ‌‌و جهاد که عملا پشت آنها را خالی کردند.

«حسام زملط» یکی از چهره‌های اصلی این جریان صلح و سازش است، نماینده دولت خودگردان در امریکا بوده، مشاور محمود عباس و حالا نماینده آنها در لندن.

 

🔸اما حالا همین چهره، خیلی محکم از اقدام حماس دفاع می‌کند. هم در CNN و هم در کفتگو با BBC 

 

⁉️ استدلالش چیست؟

 

🔹می‌گوید ما با اسرائیل صلح کردیم. با هم قرارداد بستیم و توافق کردیم، ما که حماس نبودیم، بودیم؟ آنها را قبول هم نداشتیم. آمدیم پای توافق. اما همان زمین‌های توافق شده، همان ۲۲ درصد را هم اسرائیل کامل به ما نداد، این به کنار، هر روز در همان زمین‌ها شهرک جدید ساخت.

 

🔸غزه را هم‌محصور کرد تا حیاتش را بگیرد. روزانه از فلسطینی‌ها بازداشت کرد و آنها را کشت. امریکا حتی یکبار اجازه نداد علیه این خلف وعده در شورای امنیت اجماعی صورت بگیرد. او هر روز پیش آمد و غرب از او حمایت کرد.

 

🔹مگر غزه دیگر چیزی برای از دست دادن دارد؟ دومیلیون مردمش ته خط هستند و به نقطه جوش رسیده‌اند، چرا علیه اسرائیل اقدام نظامی نکنند. در حالیکه در منطقه، کشورها یکی یکی پشت‌شان را خالی کردند و به سمت عادی سازی روابط با همین اسرائیل پیمان شکن و ظالم و همین نتانیاهو پیش می‌رفتند.

 

🔸او‌ می‌گوید حتی دادگاه بین المللی لاهه هم شکایت ما را رسیدگی نکرد. این مردم ته خط هستند، آنها را از چیزی نترسانید.

 

🔹اسرائیل در ظلم آنقدر زیاده‌روی کرد که دیگر جایی برای سکوت سازش‌کارترین‌ها و اهل صلح‌ترین‌ها هم باقی نگذاشت، اینرا حتی عربستان سعودی هم در بیانیه‌اش مطرح کرد.

 

🔸این‌ها را برای کسانی می‌نویسم که می‌گویند مگر حماس نمی‌دانست اسرائیل چگونه پاسخ می‌دهد، یا آنهایی که می‌گویند حماس را جمهوری اسلامی پیش انداخت تا موازنه قدرت در منطقه را به نفع خود تثبیت کند.

 

🔹نخیر!

ماجرای طوفان الاقصی ماجرای هیچکدام از اینها نیست. تصمیم ملتی است که همه راه‌ها را رفته، صلح کرد، ظلم‌کشیده، نادیده گرفته شده و حالا قیام کرده است.

 

🔸ممکن است تبعات این قیام به لحاظ راهبردی به سود جمهوری اسلامی هم باشد، اما تصمیمش با خود آنها بوده است. 

 

🔹آنها از ظلم زیاد به ستوه آمدند و قیام کردند، مگر می‌شود این مظلومیت بزرگ را دید و هیچ نگفت؟ یا گوشه‌ای نشست و به قیام این ملت علیه ظلم بی‌پایان ایراد گرفت؟

 

🔸لا یحب الله الجهر بالسوء الا من ظلم

  • صالح کعبی
۱۲
شهریور

اربعین 

این پیادروی جهانی که هر سال تکرار می شود برای چیست؟

مردم از تمام قاره ها در روز های معلوم و در یک مکانی مقدس جمع می شوند.

و هر سال این کار را تکرار می کنند که برای امتحانی بزرگ خود را آمده می کنند،

و برای روز مهم ،

 آمدنشان را تمرین می کنند،

کشتی نجات امام حسین علیه السلام از امواج بزرگ تعصب جاهلیت مدرن و مکتب‌های  ظالمان به ساحل قاره های دور دست رسیده است.

و دین دار و بی دین او را ، با پرچم سرخ قیام  ، در مقابل ظلم می شناسند موج این قیام مظلومیت و آزادمردانگی بوده است،

اما امام الزمان، هنگامی که ظهور می کنددر کنار خانه خدا رمز قیام را امام حسین می نامد ، چون کل جهان جداش امام حسین را می شناسند و خودرا فرزند امام حسین علیه السلام می نامد و صد البته که همینطوری است و منتقم قاتلین امام حسین است و چون مردم زمینه شناخت امام حسین را دارند قیام امام الزمان را درک می کنند .

قیام نهضت امام الزمان همان امتداد قیام امام حسین مظلوم علیه السلام است.

بقیه الله اسم رمز قیامش را امام حسین می گذارد چون همه مردم این مکتب را می شناسند

و قرنها مجلس روضه اش برپاست.

وقتی کل جهان آمدن مهدی موعود را می شنوند، اربعینی دیگر شروع می شود و از تمام جهان مردم بطرف عراق حرکت می کنند و بسوی مسجد مقدس سهله وارد می شوند و غدیری دوباره ،  در تاریخ تکرار می گردد و بیعتی دوباره صورت می گیرد،

این حرکت اربعین بوسیله پروردگار برای انقلاب جهانی امام معصوم تدارک دیده شده است.

  • صالح کعبی
۲۶
مرداد

از زبان ستون پنجم 

 اگر یکی از افرادی که از صدا و سیما به انگلیس و کانادا پناهنده شدند وقتی گزارش کار خودشان را اینگونه به MI6می‌گویند بهاییان صدا و سیمای پهلوی را تاسیس کردند و در آن نفوذ کردند و بعد از انقلاب تمام وزارت‌ خانه ها اخراجی داشتند و به غیر از صدا و سیما با کمترین اخراجیهای بازیگر و بیشترشان خواننده بودند  که اتاق فکر بهاییت در زیر پوست و سایه صدا و سیما ماند.

 این 40 سال تا حالا اندازه‌ی انگشتان دو دست کارتون و انیمیشن برای بچه‌ها درست نکردیم و همه رو با کارتن‌های قبل از انقلاب سرگرم کردیم که بچه‌ها با قصه‌ی جدید انقلابی دنبال تفکر  پدرانشان نشوند،

بیشتر همیشه سعی کردیم قهرمانان فیلم‌ها را از کسانی انتخاب کنیم که عاشق غرب باشند که موقع حساس قشر زیادی از جامعه را دنبال تفکر خودش بکشاند،

 بیشتر سعی کردیم زن‌هایی که اعتقادی به حجاب ندارند چادری کنیم و در فیلمها نشان بدهیم و این خانمها با اولین فرصت چادر را برمی‌دارند و بی‌حجاب می‌شوند و شأن و تقدس چادر شکسته می‌شود،

بیشترسعی کردیم که زنهای کم حجاب را  در فیلم‌ها رئیس کارخانه و فرهیخته نشان بدهیم و خانمهای با چادر یا پلیس هستن یا مادر پیری هستند که در زمان گذشته زندگی می‌کنند

، بیشتر سعی کردیم از راه دانشگاه هنر و هنرپیشگی اشخاص را به صدا سیما راه ندهیم و اگر بیایند در پیری می‌رسند که جذابیتی برای قشر جوان نداشته باشند،
 و همه جوان‌ها باید فامیل هنرپیشه و دوستان بازیگران معروف باشند که جلوی دوربین می‌آیند، که جذابیتی برای تمام جوانان داشته باشند،
 در شبکه‌ی استانی از نظر دوربین و برنامه آنچنان بی کیفیت به مردم برنامه نشان می‌دهیم که مردم مهندسی شده به طرف ماهواره کشیده شوند ،
در فیلم‌ها  جای  دیدنی و پیشرفت ایران نشان داده نمی شود که مردم ایران امیدوار بشوند و مردم جهان پیشرفت ایران را ببینند،
 از کتاب‌های سال که نظام آنها را انتخاب کرده و به آنها جایزه داده میشود که مردم آن را بخوانند  اسمی در تلویزیون شنیده نمی شود که  در مورد آن تبلیغ شود و الگوی فرهنگ جامعه شود،
اما در تمام کشورها صدا و سیمای  نماد فرهنگ ومذهب جامعه است و به فرموده امام خمینی  صدا و سیما دانشگاه تمام ایران است اما صدا و سیما رنگ و بوی غربی گرفته و نمادهای جامعه را فراموش کرده دیگر صدای مرتضی آوینی نمی آید ما داریم فرهنگ اسلامی ایرانی را از دست می دهیم نمادهای دینی در گوشه‌ فیلمها خاک می خورد ؟

اما خدا را شکر فتنه پشت فتنه دارد می آید و منافقین چهره آنها شناخته می شود و از قطار انقلاب پیاده می شوند تا مردانی با تفکر حیدر کرار و قاسم سلیمانی می مانند که زمینه ساز ظهور فرزند زهرا باشند انشالله

  • صالح کعبی
۱۲
مرداد

بنام خدا 

حسینیه کودکان

در خرمشهر در محله کوت الشیخ زندگی می کردیم بچه‌های مدرسه ابتدایی( فرخی) همه هشت هفت ساله بودند که هم بازی بودیم،

 وقت محرم می رسید مسجد محلمان به نام مسجد امام حسن مجتبی اونجا می‌رفتیم و شروع می‌کردیم به سینه زنی همراه همه بزرگترها،

بزرگترها که می آمدند ما را می‌برند وسط مسجد که بچه‌ها دور همدیگه سینه بزنند وقتی مسجد شلوغ می شد ما را پیش ستون وسط مسجد می نشاندند و هرکس پیراهن داره به ما می داد که لخت سینه زنی کنند و ما کل ده محرم فقط نگاه می کردیم تا یک روز هفت هشت نفری در وسط مسجد دور هم جمع شدیم و سرهایمان را به هم چسباندیم که صدای بلندگو را کمتر بشنویم و باهم تصمیم گرفتیم که «این چکاریه هر شب لباس قوم خیش باید بگیریم و ما نمی توانیم حتی سینه بزنیم» یک روز مانده به محرم ما باید یک کاری بکنیم و همه با هم تصمیم گرفتیم که ، یک حسینیه برای خودمان درست کنیم و سینه مفصل بزنیم و برای همین ما که وسط مسجد نشسته بودیم لباس همه راروی قالی گذاشتیم و یکی یکی بلند شدیم نوحه خوان از رفتنمان متعجب شد و صدایش راقطع کرد و همچنین سینه زنها ایستادند و به ما نگاه می کردند یکی از برادر بزرگها به برادرکوچکش احمد گفت چرا لباسها را نمی گیرید احمد گفت ما دیگه لباس نمی گیریم ما هم می خواهیم سینه بزنیم و برای خودمان حسینیه درست می کنیم و تک تک از وسط مردم بیرون آمدیم و بزرگترها با تعجب به هم نگاه می کردند که چرابچه ها اینکار می کنند و بعد دباره شروع به سینه زنی کردند بچه ها بیرون مسجد پیش دکان سیدنشستند و برای فردا صبح برنامه درست کردن حسینیه را با هم بحث کردند که با برگ درخت خرما درستش می کنند،

فردا صبح بچه ها حیاط رفیقشان حسین را انتخاب کردند که باباش مغازه ساندویچی لب شط دارد و پدر و مادر حسین بعلت تک فرزندی حسین حرفش را قبول کردند و بعد بچه ها شروع به جمع کردن (سعف) برگ در خت خرما از زیر نخلها کردند اما برگها خشک بود برادرهای بزرگ بچه ها این مشکل را فهمیدند و از باغشان برگ سبز نخل خرما بریدند و برای حسینیه آوردند وقتی بچه ها ای موضوع را فهمیدند دور هم جمع شدند و تصمیم گرفتند برگ نخل خرما را نگیرند چون فردا بزرگترها می گفتند ما حسینیه برایتان درست کردیم و برای همین بچه ها قبول نکردند و پشت در خانه گذاشتند وقتی برادر بزرگ احمد فهمید برادرش را صدا زد و گفت تو نه روز موقع سینه زنی پیراهنم را گرفتی این هم دستمزدت و نه عدد برگ سبز(سعف) به احمد داد بچه ها قبول کردند ،

مردهای که در مسجد بودند فهمیدند بچه ها می خواهند حسینیه درست کنند هرکدام به بهانه لباس گرفتن بچه ها نه برگ نخل سبز آوردند و بعضی ها هم کمک کردند که حسینیه درست کنند و بعضی ها هم پرچم امام حسین همراه شربت آوردندو بچه ها شربت و آب نمی خوردند و اول به بچه های کوچکتر می دادند که آب بخورند و مثل رفتار ابوالفضل العباس انجام می دادند،

 بچه ها بیشتر از یک بار اجازه کمک به مردم نمی دادندو دومین بار قبول نمی کردندیک کپر سبزکوچک درست کردند،

مغرب یکی از بچه ها فانوس آورد پدر حسین ترسید! که کپر آتیش بگیرد

 گفت یک لامپ کوچک و بچگانه برای شما نسب می کنم بچه ها قبول کردند و شب عاشورا بچه ها شروع به سینه زنی در حسینیه خودشان کردند.

 در مسجد جای بچه ها خالی بود و همه سینه زنها حس کردند و حسینه درس کردن بچه ها را شنیده بودند،

یک اتفاق خوب افتاد نوحه خوان اولی یکساعت استراحت داشت خودش را به حسینیه بچه ها رساند و از آنها اجاز ه گرفت که برایشان بخواند بچه ها قبول کردند و چون کپر کوتاه بود مداح بیرون ایستاد و شروع به خواندن کرد و بچه ها در کپر سینه می زدند وقتی همسایه ها فهمیدند نوحه خوان معروف دارد برای بچه هایشان می خواند دور کپر نشستند و شروع به سینه زنی کردند وقتی نوحه خوان رفت که دوستش را برای آنها بفرستد بچه ها خوشحال شدند،

در این هنگام بابا حسین با ساندویچ کالباس از بچه ها پذیرای کرد ودقیقه به دقیقه حیات بابا حسین ازمردم شلوغ می شد بخصوص از همسایه ها و نوحه خوان دومی آمد و نوحه علی اصغر با سینه زنی سنگین خواند (واحد) و بچه ها هرشکلی که بزرگها در مسجد انجام داده بودند بچه ها هم همانطوری سینه می زدند و پاسی از شب گذشت تا اینکه آرام آرام بچه ها در حسینه خوابشان برد و پدر و مادر بچه ها آنهارا بغل می کردند و به خانه اشان می بردند فقط سه نفر از بچه ها دوست نداشتند بخوابند و شب احیا را در حسینه خودشان بگیرند و تا صبح بیدار ماندند این اولین تجربه عمرشان بود که تا صبح بیدار می نشینند و چای در فلاکس کامل خوردند و صبح برای نماز به مسجد رفتند و نماز خواندند و یکی از دوستشان در مسجد خواب رفت که پدرش او را به خانه برد و دونفر بیرون مسجد آمدند و برای اولین بار طلوع خورشید می دیدند که ابراها را به رنگ سرخ تبدیل کرده و بچه ها خیال می کردند امروز بخاطر عاشورا هم آسمان مثل کربلا به رنگ خون شده است

  • صالح کعبی
۰۵
مرداد

بنام خدا 

تو با دخترت سکینه نیت نماز شهادت کردی ( لا تحرقی قلبی)

تو با پسرت علی اکبر اقامه نماز شهادت بستی 

تو با برادرت قمر بنی هاشم رکوع نماز عشق شهادت کردی 

تو با قاسم و علی اصغر دوبار سجده شکر کردی 

تو با خواهرت زینب و پسرت سلام شهادت دادی 

و با سجاده نمازت که خونی بود زمین کربلا را مقدس کردی 

باری این گریه دست ما نیست اختیار اشک در این مصیبت با ما نیست 

کدام سنگ را روز عاشورا از زمین برداشتند و دلش خونین ندیدی ؟ 

این چه غم شگرفی است تداعی خاطره مقدس تو بر قلبها می نشاند و 

جگرها را خواه و ناخواه به آتش می کشاند؟ 

این چه حزنی است نهفته در نام تو که بی اختیار، دلها را می شکندو 

اشک را در پشت پلکها بی قرار می کند؟

امام حسین علیه السلام  عصاره مظلومیت تاریخ به خون نشسته منکران 

غدیر بود

 

 

 

 

 

  • صالح کعبی
۰۴
مرداد

وداع امام حسین (ع) با مدینه پس از تهدید یزید به قتل ایشان

 

بنام خدا 

این دشمن که تنها برای کشتن تو نیامده است ، آمده است تا هر لحظه هزار بار جگر فرزندان پیامبر را بسوزاند .

میدانم که خسته ای !

میدانم که بی برادری و این همه تنهایی دلت را شکسته است .

میدانم که در یک روز، نه نصف روز هفتاد بار شهادت یعنی چه ؟

میدانم که شهادت شبیه ترین خلق خدا به پیامبر( علی اکبر) یعنی چه ؟

میدانم که راهی میدان کردن فرزندان برادر و خواهر ، کندن تکه تکه های جگر با جان تو چه کرده است ؟ میدانم که پرپر زدن کوچک ترین فرزند بر روی دست های پدر ، چه بر سر زمین و آسمان می آورد . با او چه میکند .میدانم .

پدر ! نگو که گریه نکن ! کسی که از این همه مصیبت ، هیچ ندیده است ، تنها و تنها با نام تو دلش میشکند و اشکش نا خواسته فرو میچکد . چطور دختر تو که دختر توست و در لحظه لحظه ی این مصائب با تو زندگی کرده است ، تاب بیاورد .

قبول کن که گریستن برای تو ارادی نیست . بپذیر که دخترت از این پس کسی را برای درد و دل کردن نخواهد یافت .

میروی پدر ! تأمل کن ! یک لحظه دیگر هم پدر داشتن ، یک لحظه است . اگر تو پدری ، جز حسین بودی و من دختری جز دختر تو ، این مصیبت اینقدر سنگین نبود ، اما چه کنم ، پدری که از دستم میرود حسین است ،

محور آفرینش است و عمود خلقت است . من ، نه فقط پدر که امامم را ، مرادم را ، عشقم را ، امیدم را و بهانه حیاتم را پیش چشم خویش پر پر میبینم .

به خدا که قصد من آزردن تو نیست ، به خدا که این اشک نیست ، پاره های مذاب جگر است . ببخش پدر ، قصد من نگه داشتن تو نبود ، پای تو استوار تر از آن است که در سیلاب اشک من بلغزد . فقط خواستم لحظه ی وداع را طولانی تر کنم .

سوار شو پدر ، سوار شو پدر ، دشمن هر لحظه به خیمه ها نزدیک تر میشود .

آی ذوالجناح ! این که بر فراز خویش میبری ، جان ماست ، جان سکینه است ، جان رقیه است ، جان زینب است ، جان یک کاروان ، جان جهان است .

آرام تر ذوالجناح ! پدر !...پدر!... یک نگاه دیگر ! 

استاد سید مهدی شجاعی

 

  • صالح کعبی
۰۷
تیر

بنام خدا 

خبری از عرش از میان کهکشان‌ها با سرعت نور از بین ستارگان در حال پایین آمدن بود پیام به پیامبر اسلام رسید این خبر این بود دیگر  بشریت گمراه نمی‌شود از حالا به بعد مردم زندگی سعادتمند می‌یابند و مردم عاقبت بخیر می شوند و تا روز قیامت دیگرخونی به ظلم ریخته نمی‌شود و دنیا گلستان می‌گردد خدا بفکر سعادت مردم بود و شخصی را انتخاب کرده که دنیا و آخرت بشر تضمین شده است، این انتخاب را باید عید بگیریم این عید از تمام اعیاد بزرگتر است چون انسانها و فرشتگان و جنیان شاهد این مراسم جشن ولایت بودند که خدا و رسولش بفکر آینده مسلمانان بوده است اما .....
 علی علیه السلام تفسیر علم او تٱویل حلم او تٱویل عدل او  و  سمبل رٱفت او و هدف غایت او باشد 
کسی باشد که در اوج آسمان بر قله های افتخار بشریت با فروتنی  بگوید انا عبد من عبید محمد و پرواز را ادامه می دهد

انگار آرزوهای ما آرام آرام بحقیقت می پیوندد و بشریت شمشیر دشمنی انسانیت را بر زمین گذاشته است و به ساحل صلح و آرامش دارد پا می گذارد این حس دارد بین مردم جوانه می زند و با این رویا با امیرالمومنین عهد می بستند و با شادی در جشن ولایت عهدی ایشان شرکت می کنند و این خبر امید بخش را به مردم شهرشان می رساندند

 سرود عید غدیر

بخوان ز سوره انعام علت درجات

علی ز علم و عمل بر جهانیان مولاست

 

مگوکه مولد او کعبه شد که می گو

به هر مکان که علی هست کعبه خود آنجاست

 

هر آن که دم زند از عشق آن ولی والا

علی صفت اگرش نیست، کار غرق خطاست

 

بخوان تو نامه مولا به مالک اشتر

که طرز فکر علی از خطوط آن پیداست

 

ببین که در دل آن رادمرد بی همتا

به یاد قسط و عدالت چه محشری بر پاست

 

بکوش رنگ علی گیری و صفات علی

هزار نکته باریک تر ز مو اینجاست

 

به سالروز امامت به جشن عید غدیر

که اشک شوق به چشمان عاشقان پیداست

 

گل (امید) به لب ها نشاندم و گفتم

خوشا دلی که در آن مُهر مهر میرولاست

 

  • صالح کعبی